از مدت ها پیش موضوع “روابط عمومی ایده آل” یکی از مهمترین دغدغه کارشناسان حوزه ارتباطات و روابط عمومی در سطح جهان بوده است. ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و نیست. اینکه روابط عمومی چیست و چه طور می توان به یک روابط عمومی ایده آل دست یافت، از جمله دغدغه های تمامی دست اندرکاران ارتباطات و روابط عمومی ایران بویژه در عصر حاضر است. سایت تحلیلی-تخصصی پایک نیوز با هدف دست یابی به یک فهم مشترک از روابط عمومی ایده آل، وضعیت روابط عمومی در ایران، چالش ها و موانع دست یابی به روابط عمومی ایده آل در ایران و دیگر مسائل مرتبط با آن یک سلسله مصاحبه عمیق با اساتید و متخصصان روابط عمومی ایران انجام داد و طی آن مسائل مختلفی همچون “تخصصی بودن یا غیر تخصصی بودن روابط عمومی در ایران”، “شکاف و افزایش فاصله نظریه و عمل”، “تداخل حوزه های کاری روابط عمومی با بازاریابی و تبلیغات”، “ظهور پدیده های نوین ارتباطی و تکنولوژیک” و … را با آنها به بحث گذاشته است. اولین مصاحبه از این مجموعه مصاحبه ها، گفتگو با دکتر یحیی کمالی پور، استاد برجسته ایرانی دانشگاه پردو آمریکا است که توسط طناز اکرامی تهیه و تنظیم شده است.
۱- به عنوان اولین سوال، تعریف شما از یک روابط عمومی ایده ال چیست؟ یک روابط عمومی چه ویژگی هایی باید داشته باشد که بتوان آن را روابط عمومی ایدهال نامید؟
هدف اصلی روابطعمومیها بالا بردن وجهه یک نهاد و سازمان است و از دیدگاه من روابطعمومی پل ارتباطی بین نهادها، مخاطبان و رسانهها را میسازد. برای یک روابط عمومی ایدهال، محیط باید از لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مساعد باشد. زیرا روابط عمومی، چه الکترونیک و چه سنتی، کالا نیست، ابزار تجملی نیست، بلکه علم و حرفه است که با شناخت و استفاده بهینه از امکانات تکنولوژیهای دیجیتال و براساس تحقیق و برنامهریزی خردمندانه، باید راهگشای چالشهای فرهنگی، اجتماعی، سازمانی و ملی باشد. برای رسیدن به یک روابط عمومی ایدهال، کارشناسانی که در روابط عمومیها کار میکنند، باید شناخت کاملی از این حرفه داشته باشند. مثلا در ایران و خیلی از کشورهای در حال پیشرفته هیچ تفاوتی بین تبلیغات و روابط عمومی قائل نمیشوند. گر چه این دو با هم پیوسته هستند ولی عملکرد متفاوت و جداگانهای دارند. البته این یک مشکل جهانی است؛ حتی امریکا هم که مرکز ارتباطات و تبلیغات است، دارای صد در صد روابط عمومیهای ایدهال نیست.
اما یکی دیگر از ویژگی های روابط عمومی این است که ارتباطی دائم دو سویه و چند سویه بین یک نهاد، مردم، و رسانهها ایجاد میکند و اعتماد مخاطبین را چه در داخل سازمان و چه در خارج سازمان جلب میکند. داشتن ارتباط خوب با رسانهها نیز از عملکرد روابط عمومیهاست چون آنها از طریق رسانهها می توانند پیام خود را برسانند. مبنای کار روابط عمومی ایدهال باید تحقیق و نظرسنجی باشد که متاسفانه خیلی از آنها این کار را اصلا انجام نمیدهند. در مجموع هرچه روابط عمومیها به این ویژگیها یا وظایف خود نزدیکتر باشند، ایدهال تر هستند.
۲- با توجه به این تعریف، روابط عمومی در ایران تا چه حد به یک روابط عمومی ایدهال نزدیک است؟
روابط عمومی در ایران در ده سال گذشته پیشرفت بسیار خوبی داشته است. اگرچه بیشتر کسانی که در روابط عمومیها مشغول به کارند، در این رشته تحصیل نکردهاند، اما سعی خودشان را میکنند. مثلا ایجاد انجمن روابط عمومی در ایران و روابط عمومی الکترونیک ازکارهای مثبتی است که در سالهای اخیر صورت گرفته است. چهرههایی همچون آقای امیرعباس تقی پور که کنفرانسهای سالانهای در زمینه روابط عمومی الکترونیک برگزار میکند و همچنین آقای مهدی باقریان که کنفرانسهای بینالمللی روابط عمومی را با حضور صاحب نظران از تمام نقاط دنیا برگزار میکند، تحولی در این زمینه ایجاد کردهاند. مقالات زیادی نیز در ارتباط با روابط عمومی ارائه شده و نشریات زیادی هم در این زمینه به چاپ رسیده است. ولی روابط عمومی در ایران هنوز خیلی راه دارد تا به سطح مطلوب یا ایدهال برسد. یکی از موانع موجود، نبود ارتباط بین روابط عمومی و رسانهها و حتی بین خود رسانهها است. یکی دیگر از مشکلات، بیتوجهی مدیران به روابط عمومیها است و همچنین تفکیک نکردن تبلیغات از روابط عمومی.
باید بدانیم که داشتن یک کامپیوتر، دلیل بر پیشرفت ما نیست. یکی از مسائلی که کشورهایی مثل ایران باید بر روی آن فکر و برنامه ریزی کنند این است که فرهنگ بومی خود را با فرهنگ جهانی تطبیق دهند. از این جمله هر کسی می تواند تعبیرهای مختلف بکند. بعضی ممکن است اینطور تعبیر کنند که این تطبیق فرهنگ یعنی اینکه ما مثل امریکا یک کشور پیشرفته بشویم. جواب من این است که حتی امریکا هم به جز در یکسری موارد، کامل نیست و نمی تواند به عنوان یک الگوی کامل پیش روی ما قرار بگیرد. من فکر می کنم مشکل ما آنجاست که فرهنگ استفاده از تکنولوژیها و فرهنگ بهرهبرداری از این تکنو لوژی را نداریم.
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که یکی از موارد و مشکلاتی که به آن برخورد کردهام و آن را بدون فایده می دانم، جایگزینی یا مشابه سازی کلمات برای بعضی ابزارهاست. مثلاً کلمه جایگزین “رایانه” برای “کامپیوتر” چه معنی دارد؟ درحالی که ما به سوی جهانی شدن در حرکت هستیم، این کار یعنی هدردادن وقت، انرژی و ایجاد سردرگمی. چه اشکالی دارد که ما هم مثل همه زبانها، کلمه کامپیوتر را همانگونه به کار ببریم؟ حتی فرانسویها هم که اینقدر بر روی زبان و فرهنگشان تعصب دارند، روی این کلمه حساسیت نشان ندادهاند. واقعیت این است که تکنولوژیها در خارج از ایران به وجود آمدهاند و اسمشان هم باید به همان صورت گفته شود.
۳- به نظر شما در حال حاضر موفق ترین روابط عمومی متعلق به کدام وزارتخانه سازمان و یا نهاد ایرانی است؟
شما باید این سوال را از کسی بپرسید که با تمامی روابط عمومیهای ایران در ارتباط مداوم کاری است و البته فکر هم نمیکنم چنین کسی را بتوانید پیدا کنید. از طرف دیگر، ما نمیتوانیم دقیقا مشخص کنیم که کدام سازمان یا نهاد قویترین روابط عمومی را دارد، بلکه باید گفت قویترین تبلیغات، چون در ایران این دو با هم ادغام شده اند. اگر با این دید به قضیه نگاه کنیم، صدا و سیما را باید انتخاب کنیم که با استفاده از شبکههای رادیو و تلویزیونی بیشترین تبلیغات را ارائه میدهد. ولی در ارتباط با نهادهای دیگر، این امر مقطعی است و استمرار ندارد. چون در ایران یکی از مشکلات این هست که زمانی که یک مدیر عوض می شود، همه چیز عوض می شود. اساسنامه ای وجود ندارد که اگر مدیر عوض شد، همین استمرار باقی بماند. بنابراین عدم ثبات در ایران یکی از معضلات اصلی در تمامی حوزه ها از جمله روابط عمومی است.
۴- مدل روابط عمومی موجود در ایران بیشتر بر اساس کدامیک از مدلهای روابط عمومی (مثلا مدلهای روابط عمومی گرونیک) موجود است؟ آیا شما معتقد به وجود یک مدل ایرانی از روابط عمومی هستید یا خیر؟ یا معتقد هستید که روابط عمومی در ایران نیز تابعی از روابط عمومی جهانی است؟
به نظرم مدلهای روابط عمومی کشورهای پیشرفته را نمی توان برای کشورهای در حال توسعه و یا کشورهای توسعه نیافته استفاده کرد چون همانطور که قبلا هم گفتم، محیط و امکانات باید مساعد باشد که در این کشورها اغلب این شرایط مهیا نیست. ایران و تمام کشورهای در حال توسعه باید مدلی از روابط عمومی را استفاده کنند که بتواند کاربرد داشته باشد و چالشها و معضلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آنها را در نظر بگیرد. کاری را که در امریکا میتوان انجام داد، در ایران نمیشود کرد. حتی مدلهایی را که در امریکا استفاده می شود، نمی توان در مالزی هم اجرا کرد زیرا بافت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی این کشورها کاملا متفاوت است.
فرهنگ عمومی ما (البته نه تنها ایران، بلکه در خیلی از کشورهای در حال توسعه) فرهنگ هایی هستند که ریشههای تاریخی دارند، جاافتاده هستند و حالا با پدیده جدیدی مواجه شدهاند و نمیدانند که باید با آن چکار کنند. این کار نیاز به یک برنامهریزی در سطح مملکتی دارد که شرایط جهانی شدن را نیز در نظر بگیرند. این برنامهریزی در چهارچوب جهانی شدن اطلاعات و غیره باید صورت بگیرد و باید فضایی ایجاد شود که اجازه دهد تکنولوژیهای جدید جای خود را باز کنند و برای اینکه این تکنولوژیها جا پیدا کند، باز میرسیم به آموزش و پرورش. یعنی باید از دبستان شروع کنیم و تعلیم بدهیم و بچه ها را آماده کنیم تا با جهانی که در پیش رویشان قرار دارد و مدام در حال تغییر و تحول است، آشنا شوند.
به نظر من یکی از اهداف اصلی روابط عمومی در کشورهای در حال توسعه، فرهنگ سازی است. تا زمانی که فرهنگ درست نشود، در هیچ حوزه ای نمیتوان در حد انتظار پیشرفت کرد. اصلا فرهنگ چیست؟ مجموعه ای است از تمام چیزها: آداب ، رسوم ، غذا ، زبان و … در کشورهای در حال توسعه مشکلات ریز فرهنگی زیادی وجود دارد . روابط عمومیها به تنهایی نمیتوانند کاری انجام دهند؛ مگر اینکه کارشان را با رسانهها و دانشگاهها هماهنگ کنند که این کار هم البته زمانبر است. بنابراین برای ترمیم اشکالات فرهنگی باید یک برنامهریزی منسجم ومنظم انجام گیرد. نمیتوان فرهنگ یک کشور را عوض کرد و فرهنگ جدیدی را جایگزین کرد ولی می توان از فرهنگ موجود، اشکال زدایی کرد.
روابط عمومی را نمیتوان جدا از جامعه شناسی، روانشناسی، فرهنگ و سیاست دانست. چون همه اینها روی هم تاثیرگذار هستند و کسی که در روابط عمومی کار می کند و می خواهد پیشرفت داشته باشد، باید این حوزه را خوب درک کند و فرهنگ را بشناسد و ریشه یابی کند.
۵- جایگاه روابط عمومی در قانون اساسی کشور به چه صورت تعریف شده است؟ از لحاظ حقوقی و قانونی چه کمبود و یا نقصی برای روابط عمومی وجود دارد؟ به عنوان مثال آیا مجموعه قوانینی همچون نظام حقوق مطبوعات و یا نظام جامع مطبوعات که برای رسانه ها وجود دارد، در مورد روابط عمومی نیز وجد دارد؟ یا نیاز به چنین نظامی اصلا وجود دارد؟
من هیچ آگاهی از روابط عمومی در قانون اساسی ندارم و فکر هم نمی کنم که تعریفی از روابط عمومی در آن شده باشد. یکی از چالشهای بزرگ در ساختار دولتی و سیاسی ایران، ارتباط با مردم است، مخصوصا از طریق رسانهها. روابطعمومی نبض اطلاعاتی و انسانی یک نهاد است که در دنیای ناباوریهای امروز باید باورآفرین باشد و با صداقت به پیدا کردن راه حل منطقی و اساسی برای مشکلات نهادها و سازمانها کمک کند. به خصوص ایران که کشوری است با فرهنگ، مذاهب و دیدگاههای مختلف، مخصوصا فرهنگهای مختلفی مثل کرد، لر، ترک و غیره که هر کدام باید در رسانه ملی حضور داشته باشند. دولت هم می تواند نقش اساسی را در روابط عمومی ایفا کند، از طریق ادارات دولتی و نهادهای دولتی و رسانههای دولتی خیلی میتواند تاثیرگذار باشد و محیط را مساعد کند ولی باید اول از خودش شروع کند.
۶.کارکرد اصلی روابط عمومیهای فعلی در ایران چیست؟ آیا بیشتر اقناعی است یا تبلیغی؟ تا چه حد روابط عمومیها در بسترسازی، ظرفیتسازی و آمادهسازی افکار عمومی برای اهداف توسعهای نقش دارند؟ آیا از پتانسیل موجود در روابط عمومی خوب استفاده می شود؟
همانطور که اشاره کردم، کارکرد بیشتر روابط عمومیها در ایران تبلیغات است. پایین تمامی تابلوهای تبلیغاتی و بیلبوردها، کلمه روابط عمومی نوشته شده است. روابط عمومیها میتوانند در ظرفیت سازی و آماده سازی افکار عمومی نقش مهمی ایفا کنند. روابط عمومی از نظرسنجی افکار عمومی شروع میشود. این طور به نظر میرسد که در ایران، به طور کلی تمایزی بین روابط عمومی، بازاریابی و تبلیغات وجود ندارد و تکیه بیشتر روی جنبه تبلیغاتی است، در حالی که اینها حوزه هایی جدا ولی مرتبط با هم هستند، یعنی روابط عمومی فقط تبلیغات یا بازاریابی نیست. اگر شما در روابط عمومی یک نهاد دولتی یا غیر دولتی مشغول به کار هستید، باید در پی آن باشید که بدانید نظر آنهایی که با شما سر و کار دارند، چه در داخل سازمان چه در خارج از سازمان، در مورد عملکرد سازمان شما چه هست. این به معنای نظر سنجی است. مثلا من خودم یک هفته در هتل یک کشور خارجی اقامت داشتهام. زمانی که قصد تسویه حساب داشتهام، به من یک پرسشنامه داده و نظر من را در مورد هتل خواستهاند. این یک نظر سنجی است تا مشکلات خود را متوجه شوند. این کار روابط عمومی هتل است. چون بقای آنها به نظرات منِ مشتری بستگی دارد تا اگر دفعه بعدی به این کشور آمدم، بدون شک به این هتل بیایم.
بعضی از ادارات از پتانسیل موجود در روابط عمومی استفاده میکنند و بعضی از ادارات استفاده نمیکنند. این کار مقطعی است وبستگی به مدیریت دارد. اگر مدیریت شناختی از روابط عمومی داشته باشد و اهمیتی به نظر کسانی که در آنجا کار می کنند بدهد، از پتانسیل موجود استفاده کرده ولی اگر مدیریت اهمیتی به روابط عمومی ندهد، اصلا از پتانسیل موجود در روابط عمومی استفاده نکرده است. پتانسیل به شکل مدیریت بستگی دارد و در نهادهای مختلف فرق می کند. به همین علت است که مدیران و دولت باید با روابط عمومی آشنا باشند و از این حرفه استفاده کنند.
۷- جایگاه افکار عمومی در فعالیت و سیاست گذاریهای روابط عمومیها چیست؟ تا چه حد روابط عمومیها افکار عمومی را نمایندگی میکنند و یا دست کم واسطه بین افکار عمومی و دولت هستند؟
افکار عمومی در فعالیتها و سیاست گذاریهای روابط عمومی حرف اول را میزند و این باز هم به تحقیقات بر میگردد. چون همانطور که اشاره کردم، یکی از کارهای اصلی روابط عمومیها تحقیق به معنای نظرخواهی و نظرسنجی است. امروز نمیتوان در این حوزه و یا حوزههای دیگر با “حدس و گمان” برنامهریزی کرد. تحقیق علمی، اولین قدم در راه شناخت اشکالات، امکانات و درک خواستهها و افکارعمومی است. واقعیت این است که همه نهادها به گونهای با مردم سر و کار دارند و بودن یا نبودنشان وابسته به بودن و حمایت مشتریان آنهاست. این یک رابطه تنگاتنگ و همیشگی است. بنابراین باید آن را دائما تقویت کرد و یک ارتباط دوسویه که بر اساس اعتماد باشد، برقرار کرد. ناگفته نماند که وجهه “منفی” یک نهاد در افکار عمومی بزرگترین ضربه است و از طرفی وجهه “مثبت” بزرگترین پشتوانه یک نهاد است. برای درک اساسی و عملکرد علمی و اصولی و برنامهریزی، راهی به جز تحقیق و پژوهش و به دست آوردن افکار عمومی وجود ندارد.
۸- متولی اصلی در روابط عمومی در ایران کیست؟ به طور مثال در مالزی وزارت اطلاع رسانی متولی اصلی روابط عمومی است و عموما مدیران روابط عمومی وزارتخانه ها، سازمانها و نهادها با پیشنهاد این وزارت خانه تعیین می شوند و این امر باعث انسجام ، پاسخگویی و هدف مندی بیشتر فعالیت های روابط عمومی در این کشور شده است. در ارتباط با ایران روابط چگونه است؟
فکر نمیکنم لازم باشد روابط عمومیها به شکلی که در مالزی اشاره کردید، متولی دولتی داشته باشند. چون این خطر وجود دارد که کاملا در جهت منافع دولتی حرکت کنند و به همان بخش تبلیغی که اشاره کردم، نزدیکتر شوند. از طرف دیگر، هر نهاد و سازمانی روابط عمومی مخصوص به خود را دارد و نظر من این بوده است که انجمن روابط عمومی در ایران مثل یک چتر عمل کند. یعنی روابط عمومیهای تمام نهادها و سازمانها باید زیر گروه انجمن کل روابط عمومی قرار گیرند، بر مبنای یک اساسنامه کلی کار کنند، و کارهایشان را با انجمن روابط عمومی هماهنگ کنند. ولی گسیختگیها و نبود فرهنگ همکاری، مانع از این کار شده است. روابط عمومیها به تنهایی نمیتوانند کاری از پیش ببرند و رسانهها و نهادهای دولتی باید با هم همکاری داشته باشند.
۱۰ ��” آیا میتوان تفاوتی بین روابط عمومی دولتی و روابط عمومی خصوصی قائل شد؟ در کشورهای خارجی به ویژه در غرب روابط عمومیها به عنوان نهادهای مستقل و عمدتا خصوصی همچون آژانسها و موسسات روابط عمومی فعال هستند، این در حالی است که در ایران چنین چیزی وجود ندارد. به نظر شما علت این امر چیست؟
در کشوری مانند ایران از لحاظ تاثیرگذاری، مسلما دولت خیلی بیشتر می تواند تاثیر گذار باشد چون تمام شبکههای رادیو و تلویزیونی و اکثر روزنامهها در اختیار دولت است و می تواند تاثیر زیادی بر روی افکار عمومی داشته باشد ولی از طرف دیگر، به نظر میرسد که شرایط موجود در ایران اجازه فعالیت آژانسهای خصوصی را به شکلی کا در کشورهای پیشرفته است میسر نمیکند و شاید هم نیازی نیز به چنین نهادهایی نیست. از طرفی فکر میکنم که نبودن فضای باز رقابتی و دولتی بودن اکثر نهادها جایی برای آژانسهای خصوصی و روابط عمومیهای مستقل نمیگذارد.
۱۰ ��” روابط عمومی تا چه حد واقعا در دست کارشناسان و فارغالتحصیلان رشته روابط عمومی قرار دارد؟ از بعد آسیب شناختی چگونه این مساله را ارزیابی میکنید؟
متاسفانه تعداد کمی از دانشگاهها در ایران این رشته را ارائه می دهند و تعداد کسانی که در این رشته تحصیل کردهاند، زیاد نیست. بیشتر کسانی که در این رشته کار کردهاند، تحصیلات دانشگاهی و یا تخصصی در خصوص این رشته را نداشتهاند و معمولا کار روزنامه نگاری انجام دادهاند. البته موانع سیاسی و فرهنگی زیادی نیز در این خصوص وجود دارد.
۱۱- این روزها اصطلاحاتی همچون روابط عمومی الکترونیک، پی.آر.تو (PR2) بسیار بر سر زبان است. منظور از این مفاهیم چیست؟ آیا این به معنی غلبه بعد فناوری و تکنولوژی بر بعد ارتباطی و اقناعی در عرصه روابط عمومی است؟
روابط عمومی الکترونیک، ایجاد یک ارتباط دوسویه و مستمر با افراد وابسته به یک نهاد در درون و برون از سازمان به وسیله ابزارها یا کانالهای ارتباطی دیجیتال است، از جمله اینترنت، تلفن همراه، آیپاد و… این ابزارهای دیجیتالی فرصتها و امکانات بیسابقهای را در اختیار متخصصان روابط عمومی گذاشتهاند که حدود یک دهه پیش قابل پیشبینی نبود. امروز می توان هر نوع محتوا، خبر، تصویر یا نوشتهای را در اسرع وقت از طریق ایمیل، بلاگ، وب سایت، پادکست و تلفن نه تنها در داخل کشور بلکه در سراسر دنیا به سرعت نور توزیع کرد. روابط عمومی الکترونیک انقلابی مفید و ارزشمند در عرصه ارتباطات است. امروز دیگر روابط عمومیها مثل گذشته نیازمند رسانههای سنتی نیستند چون میتوانند اخبار خودشان را به راحتی و به صورت دیجیتال و از طریق گوگل، یاهو و RSS منعکس کنند. گذشته از این، زمان و مکان دیگر مفهوم قدیمی خودشان را حداقل در فضای دیجیتال از دست دادهاند. امروز حتی گفت وگوی دیجیتال یا چت، بخشی از زندگی است.
ارتباط روابط عمومی الکترونیک با جامعه اطلاعاتی بسیار نزدیک است. مبنای جامعه اطلاعاتی، تغییر و تحولاتی است که در عرصه ارتباطات رخ داده است. ما نمی توانیم بدون در نظر گرفتن نقش تکنولوژیهای ارتباطی سخن از روابط عمومی الکترونیک یا جامعه اطلاعاتی بگوییم. اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. در جامعه اطلاعاتی تولید انواع محتوا (صدا، مونتاژ، تصویر) با استفاده از تکنولوژی دیجیتال و توزیع بیوقفه آنها از طریق شبکههای بسیار پیچیده و درهم تنیده (یا تار عنکبوتی) ارتباطی در سطح جهانی است.
۱۲- فاصله بین نظریه تا عمل در عرصه روابط عمومی ایران چگونه است؟ تا چه حد فعالیتها، کمپینها و برنامههای روابط عمومی در ایران اصولا تئوری محور هستند؟
باز هم بر میگردیم به همان مبحث قبلی، یعنی ادغام بازاریابی و تبلیغ با روابط عمومی. هر کدام از اینها تئوریهای مخصوص به خود را دارند. زمانی که اینها با هم ادغام شوند، در عمل مشکل ایجاد میشود و روابط عمومی به عنوان تبلیغات و بازار یابی انجام میشود. در ایران منظور از روابط عمومی، تبلیغات است. روابط عمومی در ایران زمانی به صورت علمی انجام می شود که روابط عمومی از تبلیغات و بازاریابی تفکیک شود و در انجمن روابط عمومی یک اساس نامه تنظیم شده و اهداف مشخص شده باشد.
این را نمی توان تئوری گفت بلکه اینها وظایف روابط عمومیها است. اول باید دید که مشکلات چه هستند و این کار توسط نظرسنجی انجام میشود. سپس برنامهریزی باید انجام گیرد ودر نهایت اجرا و ارزیابی. در هر جایی که دارای روابط عمومی است، باید این وظایف انجام شود. البته در بعضی از حوزهها در ایران روابط عمومی توانسته وظیفه خود را عملی کند، مثلا در بانک ها مشکل صف دیگر حل شده، یا برنامههایی برای جلب توریست انجام شده است.
۱۳- با توجه به اینکه روابط عمومی به عنوان یک حرفه با کارکرد توامان مدیریتی و ارتباطی تعریف شده است، مدیران روابط عمومی در ایران براساس چه معیارهایی انتخاب و فعالیت می کنند؟ براساس تخصص مدیریت یا تخصص روابط عمومی ؟
اول باید دید که مدیران در ایران بر چه اساسی انتخاب شدهاند واین یکی از ضعفهای بزرگ جامعه ایران است که افراد اغلب براساس تخصص خود انتخاب نمیشوند و این کار سلیقهای انجام میگیرد. اگر انتخاب افراد به صورت درست و تخصصی انجام می شد، ما الان خیلی جلوتر بودیم. در ارتباط با روابط عمومی هم وضع به همین منوال است. نه تنها به تخصصی بودن افراد در هر حوزه اهمیتی داده نمی شود، بلکه به خود روابط عمومی هم توجه خاصی نمی شود. زمانی که ما از اصلاح صحبت می کنیم، منظورمان دقیقا همین است که افرادی که متخصص هستند باید سر کار باشند، نه اینکه افراد براساس رابطه و ضابطه انتخاب شوند. اتفاقا ضربالمثل خوبی در این زمینه هست که می گوید کار را باید به دست کاردان سپرد.
۱۴- چه پیشنهاد و ایده ای برای بهبود جایگاه روابط عمومی در ایران دارید؟
قبلاً هم اشاره کردم ابزار دیجیتالی و اینترنت با سرعت سرسامآوری در حال تکامل هستند. کما اینکه با توجه به پدیده نسل دوم اینترنت و تلفنهای همراه و سایر ابزار میبینیم که در عرض چند ماه از رده خارج میشوند و نسلهای جدید و پیشرفتهتری به بازار میآید. ایران نیز باید در روند توسعه و گسترش امکانات پیشتاز باشد تا کمافیالسابق از قافله جهانی عقب نماند. از طرفی بد نیست که در اینجا اشاره کنم که به قول مارشال مک لوهان، ورود هر نوع تکنولوژی به یک فرهنگ، آن فرهنگ را برای همیشه عوض خواهد کرد. با یک مرور سطحی در تاریخ بشری می بینیم تنها چیزی که تغییر نمیکند، خود تغییر است وگرنه همه چیز دائماً عوض میشود. بنابراین از دیدگاه فرهنگی نیز ما باید خودمان را با آنچه که در دنیای پیرامون مان میگذرد، تطبیق دهیم. منظور من این نیست که ما باید خصوصیات و ارزشهای شایسته مذهبی، اخلاقی و فرهنگی خودمان را کنار بگذاریم، بلکه برعکس باید از تکنولوژیهای ارتباطاتی برای تحکیم و ارتقای این ارزشها استفاده کنیم.
پیشنهاد من برای بهبود جایگاه روابط عمومی در ایران اول شناخت ضعفها، ترمیم ضعفهای فرهنگی، ایجاد روابط دوسویه وچندسویه سالم و مستمر بین نهادها و دولت و همکاری با رسانهها و دانشگاهها و نهادهای دولتی و غیردولتی، شناخت روابط عمومی و حرفهای عمل کردن آن و تفکیک روابط عمومی از بازاریابی و تبلیغات است. همچنین توسعه حرفه روابط عمومی در سرتاسر دانشگاههای ایران ضرورت دارد. به نظر من واحد روابط عمومی باید جزو دروس دانشگاهی تمامی رشتهها باشد چون هم مفید است و هم بیشتر افراد در آینده با آن سر و کار خواهند داشت.
منبع: پایک نیوز
|
دیدگاهتان را بنویسید