شارا– سانهها چه هستند؟ چگونه مردم با رسانهها در برساختن زندگی روزمره ارتباط برقرار میکنند؟ چقدر رسانهها بیطرفانه و دوسویه به تبادل اطلاعات با مخاطب میپردازند؟ سهم رسانههای مختلف در ساختن واقعیتهای جامعه چقدر است؟ آزادی رسانهها در تبادل اطلاعات مورد نیاز مردمی که میخواهند بر سرنوشت خود حاکم باشند، چگونه است؟ عدالت رسانهای چیست؟
در جوامع مختلف و در بستر زمانی، همواره اشکال گوناگون رسانهها کمک کردهاند تا ادراک، توقع و تفسیر ما از واقعیت شکل بگیرد. در واقع اصل کلی برای ضرورت کار رسانهای از گذشته این بود که مردم نیاز دارند بدانند تا آزاد باشند و بر سرنوشت خود حاکم. مثالهای عملی مختلفی از رسانههای قدیم و جدید وجود دارد که به ما کمک میکند تا از میان مفاهیم پیچیده، به جایگاه رسانهها و نقش آنها در ساخت و بیان جامعهی خود پی ببریم. این موضوع کمک میکند تا بستر فکری جدیدی برای فهم چیستی رسانهها فراهم شود و نیز مبنایی برای درک کاربرد واقعی آنها شکل بگیرد. در این شرایط، این ایده که مطبوعات، اطلاعات ضروری را برای کسانی که میخواهند در سرنوشت خود مشارکت داشته باشند، فراهم میکنند، مهمتر از پیش میشود.
رسانهها به عنوان یکی از تجلیّات دنیای جدید و به روایتی، علتِ موجدهی تحولات تاریخی و اجتماعی صورتبندیهای فرهنگی، همواره در صدد آگاهیبخشی و دستیابی مردم به اطلاعات و اخبار بودهاند. اما از سوی دیگر، اگر اطلاعات مورد نیاز تحریف گردد و حقیقت وقایع دگرگون شود، دیگر نمیتوان از آگاهی کامل افراد سخن گفت.
در سالهای اخیر، موضوع جریان آزاد اطلاعات و به ویژه تأثیرات آن بر عدالت رسانهای در جهان و لزوم تحقق آن به مثابه یک ضرورت بزرگ اجتنابناپذیر، آن هم از سوی کشورهایی که همواره داعیهدار این موضوع بودهاند، مورد توجه و تمرکز بوده است. در این یادداشت سعی میشود با بیان ضرورت ایجاد عدالت رسانهای و بازشناسی نقش و جایگاه رسانه در جامعهی فعلی، در صدد بررسی وضعیت جریان آزاد رسانهای در کشورهای غربی، به عنوان پرچمدار این موضوع و دارندهی قطبهای رسانهای تأثیرگذار در جهان برآییم.
چندی پیش خبری با عنوان «انحصار رسانهای و منع ماهوارهای ایران بر خلاف معیارهای حقوق بشر و جریان آزاد اطلاعات»[۱] در رسانهها منتشر شد که در آن، از اعتراض معاون نمایندهی دائم و سفیر ایران در سازمان ملل در نشست کمیتهی اطلاعات سازمان ملل متحد به انحصار رسانهای برخی کشورها و ایجاد محدودیت برای رسانههای تلویزیونی و ماهوارهای ایران، بر خلاف قوانین بینالمللی و جریان آزاد اطلاعات، خبر میداد. خبری که بیش از هر چیز بیانگر آن بود که علیرغم شعارهای بلند برخی مدعیان جریان آزاد اطلاعات در جهان، موضوع عدالت رسانهای به یکی از مغفولترین موضوعات رسانهای جهان تبدیل شده است و احتمال وجود برخوردهای یکسویه و مغرضانه با پدیدهی آزادی اطلاعات را قوت میبخشید.
ضرورت وجود جریان آزاد اطلاعات چیست؟
اما حقیقتاً موضوع عدالت رسانهای و آزادی اطلاعات چه ضرورتی دارد؟ و آیا جریان آزاد اطلاعات آن گونه که میبایست، وجود دارد؟ پیشبینی وجود برخوردهای یکسویه از طرف برخی غولهای عظیم رسانهای جهان تا چه میزان محتمل است؟
رسانهها را باید عاملین اصلی دگرگونیهای سیاسی این زمانه دانست. در سالهای اخیر و در نتیجهی انقلاب ارتباطات، نقش رسانهها در دنیای کنونی بر خلاف گذشته بسیار پررنگ شده است. آگاهی از رویدادهای زندگی عمومی، از شرایط ضروری اجتماعات معاصر است. مردم باید بدانند تا بر سرنوشت خود حاکم شوند. برخی صاحبنظران نقش اطلاعات در زندگی امروزی را به کارکرد «پول» در اقتصاد جامعه تعبیر کردهاند. شهروندان برخوردار از اطلاعات، میتوانند دربارهی زندگی سیاسی خود به گزینشها و انتخابهای بخردانهای دست بزنند. همچنین آنان به کمک اطلاعات بهتر میتوانند به ارزیابی استدلالها بپردازند.
نتیجهی سالها زندگی بشر، تجربهای رسانهای شده که ضرورت وجودش برای ساختن جامعه است. تاریخ همچنین یک گرایش مهم را پیش کشید. همچنان که جوامع، دموکراتیکتر میشوند، اخبار و اطلاعات بیشتری باید وجود داشته باشد. آزادی اطلاعات، دولتها را از نهادهایی که به طور سنتی کار خود را در خفا به انجام میرسانند، به نهادهای شفاف تبدیل میکند.
اگر کسی به این سیصد سال یا حتی سه هزار سال، نظری بیفکند، غیرممکن است بتواند اخبار را از جامعه و به طور مشخصتر از یک جامعهی دموکراتیک جدا کند.
باید دانست از جریان یکسویهی اطلاعات همواره یک نفر منفعت میبَرد: حکمرانان. قویاً برای مدت طولانیای در تاریخ، حکمرانان از اخبار برای حفظ جامعهی خود استفاده میکردند. اخبار یکسویه، حسی از یگانگی و اهداف مشترک را ایجاد میکرد. اطلاعات تکرسانهای حتی به حکمرانان ستمگر امکان مهار مردم را حول محور یک تهدید مشترک میداد.[۲] لذا طرح کلیتی چون «جریان آزاد اطلاعات» در دهههای میانی قرن بیستم برای بسیاری از گروههای حاشیهای که تا گذشته امکان رساندن صدای خود به دیگران را نداشتند، فرصتی منحصربهفرد به وجود آورد تا فریاد خود را از طریق مجراهای ارتباطیای همچون اینترنت، به گوش دیگران برساند.
در میان بیانهای دموکراسی، «آزادی اطلاعات» و مؤلفهی اصلی آن «حق دسترسی به اطلاعات»، به معنای توانایی شهروندان در دسترسی به اطلاعاتی است که در اختیار حکومت قرار دارد؛ چنان که واتسلاو هاول،
بنیانگذاران نظریهی «جریان آزاد اطلاعات»، لاسول، ویلبر شرام، لازارسفلد و راجرز هستند.[۴] مفاهیمی نظیر آزادی اطلاعات و جریان آزاد اطلاعات در مادهی ۱۹ اعلامیهی جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ بیان شده است. این ماده میگوید: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد. این حق شامل آزادی حفظ عقاید، مصون از تعرض و جستوجو، کسب اظهار اطلاعات و اندیشهها از هر طریق و بدون توجه به مرزها میباشد.»[۵] در واقع آزادی اطلاعات یا جریان آزاد اطلاعات، نتیجهی طبیعی و حق اولیهی آزادی بیان و عقیده است.
جایگاه عدالت رسانهای در جریان آزاد اطلاعات
یک نکتهای که عموماً در نگاه به پدیدهی جریان آزاد اطلاعات نادیده گرفته میشود این است که فراتر از تنوع صداها، مردم بیشتر میخواهند حقیقت را بدانند تا بتوانند بر سرنوشت خود حاکم باشند. همچنان که تولید اطلاعات رشد مییابد، دسترسی مناسب به آن نیز به عنوان ابزاری که موجب کاهش وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میگردد، اهمیت پیدا میکند. بنابراین آنچه در جریان آزاد اطلاعات از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد، توزیع عادلانه و صادقانهی اطلاعات است.
همین موضوع باعث شده است که مرحلهی توزیع به صورت مهمترین حلقهی زنجیر نظامهای اطلاعاتی درآید. نمونهی اتفاقی که در ابتدای مقاله خبر آن داده شد، یعنی ممنوعیت بیش از ۲۰ کانال تلویزیونی و رادیوی ماهوارهای ایران توسط برخی مدعیان حمایت از آزادی بیان و «جریان آزاد اطلاعات»، بیش از هر چیز مانع از شنیدن واقعیتها از منظر همهی طرفها به مردم دنیا میشود.
باید در نظر داشت که انسان موقعی میتواند مسئولیتهای فردی و جمعی خود را ایفا کند که معلومات و اطلاعات کامل و عقاید و افکار سالم داشته باشد. عدالت رسانهای همین جا تعریف میشود؛ یعنی «حق دسترسی مردم به اطلاعات درست». «اطلاعات درست» است که به آنها امکان دخالت مستقیم و مؤثر در تحولات سیاسیاجتماعی جامعه را میدهد.
وسایل خبری، تنها در صورتی میتوانند در زندگی اجتماعی تأثیر خوب باقی بگذارند که اطلاعات واقعی را در اختیار افراد قرار دهند. حقیقی و عینی بودن، کامل و جامع بودن، معنا و مفهوم داشتن و صریح و دقیق بودن، از خصایص ضروری اخبارند و فقط موقعی که این خصایص در اخبار موجود باشند، انسان میتواند از رویدادهای محیط اجتماعی، معرفت وسیع به دست آورد و خط مشی صحیح انتخاب کند. اگر نه، فقدان آنها سبب میشود در قضاوتها و ارزیابیهای خود دچار اشتباه گردد و اقداماتی انجام دهد که خطر آنها از بیاطلاعی و بیاعتنایی در برابر وقایع، بسیار بیشتر است.
بررسی وضعیت جریان آزاد رسانهای در کشورهای غربی
بررسی وضعیت جریان آزاد رسانهای در کشورهای غربی نشان میدهد «جریان آزاد اطلاعات» در برخی از کشورها نه تنها آزاد نیست، بلکه کاملاً یکسویه و مغرضانه است. این جریان در کشورهای سلطهطلبی چون آمریکا و انگلیس تحت تأثیر عواملی همچون زور و هژمونی نیز قرار گرفته است. کشورهای قدرتمندی چون آمریکا و همپیمانش با نفوذ در مجامع بینالمللی و زیر پا قرار دادن قوانین آن مجامع و سازمانها، برای خود حکمرانی میکنند و تاختوتاز زورگویی به راه انداختهاند.
مثالهای متعددی نمایانگر این موضوع است که عدالت رسانهای در پوشش اخبار همهی مردم دنیا وجود ندارد و نگاه ویژه و باامتیازی به برخی مردم بیش از دیگران وجود دارد. به طور مثال، زخمی شدن یک نیروی نظامی آمریکا در آن سوی دنیا، به مراتب از کشته و قتل عام جمع کثیری از مردم مسلمان یا مستضعف کشورهای ضعیف دنیا، ارزش خبری بالاتری دارد.
آمریکا کشوری که بر شیپور دموکراسی میدمد، آزادی اطلاعات را هم به گونهای بر دیگر کشورها مینوازد که خود با نقض بسیاری از قوانین، اهداف شومش را دنبال میکند. در این سالها، جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی بوده است که توسط آمریکا مورد تحریم قرار گرفته است. از آنجایی که جریان آزاد اطلاعات در نظام ارتباطات دارای اهمیت است و در بسیاری از موارد نقش دیپلماسی حساس را بازیگردانی میکند، در اقدام اخیر دولت آمریکا که موجب قطع شبکههای تلویزیونی ایران از هاتبرد شد، ادعای آزادی بیان و رسانه به کلی نقض میشود و در کنگرهی آمریکا تحریمهای جدیدی علیه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تصویب میشود.[۶]
جریان آزاد اطلاعات شاید به معنای برداشتن دیوارها و به جریان انداختن گفتوگوی مردم با خودشان باشد و یک پایهی اصلی آن عدالت و صداقت رسانهای باشد. در واقع جریان آزاد اطلاعات باید به نیرویی تبدیل شود که به شهروندان قدرت ببخشد جوامع خود را بر اساس اطلاعات دقیق و درست شکل دهند. آنچه امروز مردم دنیا برای تغییر در روند فعلی جامعه خود نیازمند آن هستند، امکان دستیابی به اطلاعات درست است. در واقع نیروی محرک عصر کنونی، جستوجو برای دستیابی به اطلاعات درست است. این اطلاعات قدرت آزادسازی است که ما میبینیم امروز در جامعه مورد نیاز است.
نهایتاً به نظر میرسد آنچه امروز جهان و به خصوص شرایط فعلی جامعهی ایران به آن نیازمند است بسط و گسترش مفهوم عدالت رسانهای است. مفهومی که کمتر بدان پرداخته شده است و در میان تبوتاب شعارهای بلند غرب برای «جریان آزاد اطلاعات» گم شده است.(*)
منابع:
۲. بیل کواچ، تام رزینتیل، اصول روزنامهنگاری، ترجمهی حمیدرضا زاهدی، انتشارات اطلاعات، تهران، ۱۳۸۹، ص ۴۷.
۳. همان، ص ۴۱.
۴. آزادی اطلاعات و حق دسترسی: بنیان دموکراسی، پژوهش و سنجش، شمارهی ۴۲، سال دهم، زمستان ۱۳۸۲.
۶. میثم موسیپور، جریان آزاد اطلاعات و تأثیر آن بر نظام ارتباطات بینالملل، ۶ بهمن ۱۳۹۱:http://meysammoosapour.blogfa.com/9111.aspx
*هادی فیروزمندی؛ کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
پایگاه تحلیلی تبیینی برهان
|
دیدگاهتان را بنویسید