اشاره
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| بدون تردید یکی از مهمترین موانع توسعه روابطعمومی در ایران، کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه ارتباطات و روابطعمومی است.
براساس آخرین تحقیقات به عمل آمده، متاسفانه در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد شاغلان روابطعمومیها دارای تحصیلات غیر مرتبط با حوزه ارتباطات و روابطعمومی هستند. این ضعف ساختاری باعث شده آن رویکرد حرفهای وتخصصی در امور مدیریتی وکارشناسی روابطعمومی در سطح مطلوبی قرار نداشته باشد.
لزوم بهرهگیری از دانش روز و انطباق سرفصلهای درسی رشته دانشگاهی روابطعمومی با تحولات پدید آمده در عصر ارتباطات و همچنین استانداردسازی و تالیف محتوای متناسب با شرایط به شدت در حال تغییر، از جمله موضوعاتی است که در کنار سایر چالشهای پیش روی فعالیت روابطعمومیها مطرح است.
در همین زمینه گفتگویی با تنی چند از اساتید و صاحب نظران حوزه روابطعمومی داشتیم،آنچه درپی می آید حاصل این گفتگوهاست:
آموزش روابطعمومی نیازمند تحول بنیادین
دکتر محمد سلطانی فر استاد علوم ارتباطات
یکی از مهمترین مشکلات در حوزه آموزش روابطعمومی، ارتباطا ت و حتی روزنامه نگاری؛ قدیمی، سنتی و غیر کاربردی بودن سرفصلهای درسی است. متاسفانه سیلابس های درسی این رشته ها عموماً منطبق با دروس سه یا چهار دهه قبل است و لذا اگر آموزش های روابطعمومی را با آموزه های دنیای امروز منطبق نسازیم هیچ حرفی برای گفتن در فضای به شدت درحال تغییر نخواهیم داشت.
امروزه تکنولوژیها آنچنان در حوزه افکار عمومی و ارتباطات و روابطعمومی پرقدرت رسوخ کرده و در لحظه در حال تغییر است که آموخته ها ۳۰ یا ۴۰ سال قبل در مقابل آن سرفصلهایی بدوی و غیر کاربردی محسوب می شوند، از زمانی که رادیو و تلویزیون، فضای وب و اینترنت در فضای روابطعمومی و تبلیغات وارد شد ما دچار نوعی عقب ماندگی شدیم که تا آموزش متوازن و متناسب با سرفصلهای روز دنیا نظیر اینفوگرافی، گوگل شناسی و شبکه های اجتماعی و…در سرفصلهای درسی روابط عمومی قرار نگیرد و تحول بزرگی در این حوزه ایجاد نشود، امکان قدعلم کردن وجود ندارد.
همچنین درحوزه دروس و آموزشهای روابطعمومی دچار نوعی عقب ماندگی هستیم که درحال حاضر امکان کاربرد آنها میسر نیست و درچنین فضایی نمی توان از روابطعمومیها انتظار داشت در دنیای امروز حرفی برای گفتن داشته باشد. اما خوشبختانه بخش خصوصی به دلیل متکی نبودن به یکسری سر فصل ها و مدرک گرایی و…توانسته طی سالهای اخیر گامهای مثبتی درآموزشهای کاربردی روابطعمومی بردارد و خلاء موجود را به خوبی پر کرده است در حالی که بخش دانشگاهی نتوانسته با ترکیب با این بخش نسبت به پیشرفت های آموزشی توفیق چندانی داشته باشد.
اگر بخواهیم در بخش آموزش روابطعمومی حرفی در دنیا برای گفتن داشته باشیم باید یک انقلاب بزرگ نظیر انقلاب فرهنگی و انقلاب ارتباطات و تحول بزرگ در این بخش ایجاد نماییم. در مورد آموزش ضمن خدمت دخالت های بخش دولتی در تدوین سرفصل های آموزش در سازمان ها مانع تسری دانش روز دنیا به کارکنان این بخش شده که نیازمند نگاه سیستماتیک ومنطقی دولت به این حوزه است.
لزوم بازنگری درسرفصل های آموزشی روابطعمومی
استاد علی فروزفر مدرس روابطعمومی
موضوع آموزش در روابطعمومی ازدوحوزه دانشگاهی و سیستماتیک و دیگری غیر دانشگاهی و ضمن خدمت قابل بررسی است. در بعد آموزش دانشگاهی در کشور ما زمان بازنگری و باز تنظیم دروس مرتبط با رشته روابطعمومی فرا رسیده به علت اینکه این طی ۳۰ و ۲۰ سال اخیر تحولات عمیقی در مهارتهای مورد نیاز کارشناسان روابطعمومی پدید آمده که فناوریهای دیجیتال و فضای آنلاین و ظهور شبکه های اجتماعی اساساً دروس قدیمی روابطعمومی را فاقد اعتبار ساخته است.
در حال حاضر ضرورت بازنگری دروس مقطع لیسانس توسط کارشناسان خبره و همچنین افزودن دروس متناسب با شرایط دنیای امروز به شدت ایجاد شده است، از سوی دیگر اگر قرار باشد دوره کارشناسی ارشد روابطعمومی در دانشگاه ایجاد شود تا زمانی که دروس مقطع کارشناسی مورد ارزیابی و بازنگری قرارنگرفته ورود به حوزه جدید عقلانی و منطقی نیست.
در دانشگاههای معتبر اروپا وامریکا که رشته روابطعمومی تدریس می شود موضوعات متعددی مورد تاکید است که از جمله آن می توان به: درس نگارش متون ارتباطی به عنوان مهارت بسیار مهم برای کارشناسان روابطعمومی و همچنین درس کمپینهای روابطعمومی به شکل عمیق و موضوع قوانین و مقررات اخلاقیات در رسانه و تبلیغات و تولید و بازاریابی و در نهایت سر فصل مرتبط با رسانه های دیجیتال و آنلاین؛ اشاره داشت که لازم است در سرفصلهای دروس روابطعمومی به شکل عمیق به آن پرداخته شود.
همچنین تولید محتوای آموزشی سهم بسیار مهمی در این مسیر دارد، اندیشمندان و فرهیختگان حوزه روابطعمومی لازم است، تالیف و ترجمه متون و کتب آموزشی جدید برای دوره گذار جدید را در دستور کار خود قرار دهند تا منابع و محتوای مورد نیاز تامین شود. البته با وجود فعالیتهای علمی صورت گرفته درطی دو دهه¬ اخیر سازمان های غیر دولتی و انجمنهای روابطعمومی، کارشناسان و فعالان این بخش با عضویت و همکاری با این انجمن ها و سازمانها امکان برخورداری از مزایا و فعالیت های علمی آنها را کسب کنند.
آموزش، پاشنه آشیل روابطعمومیها
سید شهاب سید محسنی، رییس انجمن متخصصان روابطعمومی
آموزش مستمر و بازآموزی دست اندرکاران واحدهای روابطعمومی در کشور با توجه به تحولات سریع وشگرفی که در عرصه تکنولوژی های نوین ارتباطات در حال وقوع است، یکی از ضرورت های امروز برای همگامی آنان با پیشرفت های حاصل شده د راین عرصه می باشد.
ازسویی با توجه به تغییر ماهیت کاری وماموریت های جدید روابطعمومی بویژه در زمینه رسانه های نوین وشبکه های اجتماعی دیگر کارکردهای سنتی روابطعمومیها جوابگو نبوده وآنان باید ضمن آشنایی وتسلط کاری با آخرین تکنولوژی های روز ارتباطی بتوانند آن را در میدان عمل به کاربندند، متاسفانه درحال حاضر کم توجهی به موضوع مهم آموزش ضمن خدمت سازمانی برای شاغلان روابطعمومیها و همچنین وجود ضعفهایی در ساختارآموزشی تربیت کارشناسان روابطعمومی در دانشگاه¬هاکه کمتر با آنچه در میدان عمل و محیط کار موردنیاز است از جمله موانع آموزش روابطعمومی در ایران محسوب می گردد.
عدم استقبال مناسب جامعه روابطعمومی برای حضور فعال در رویدادهای علمی روابطعمومی شامل همایشهای علمی وتخصصی در این حوزه و عدم رغبت برای حضور کارشناسان در کارگاه¬های آموزشی از دیگر نکات قابل تامل در حوزه آموزش و بازآموزی شاغلان این حرفه در ایران است. متاسفانه موضوع آموزش کمتر در اولویت برنامه¬های یک سازمان قرار می گیرد که برای شاغلان روابطعمومیها این محدودیت به مراتب بیشتر است.
به نظر می رسد یکی از راهکارهای برون رفت بسیاری از واحدهای روابطعمومی از وضعیت امروزکه عمدتا دچار روزمرگی و مراسم گرایی شده اند و آن کارایی مناسب و حرفه ای گرایی را در سازمانها ندارند توجه به موضوع مهم آموزش و درکنارآن جذب و به کارگیری نیروهای انسانی متخصص در این زمینه است، چرا که تا منابع انسانی در یک رشته و تخصص ارتقا نیابد تفکر و رفتار حرفه ای شکل نخواهد گرفت و روابطعمومی همچنان در سازمان ها جدای از پرداختن صرف به امورتشریفاتی وتدارکاتی با مشکلات عدیده وساختاری وکهنه ای چون عدم جایگاه مناسب سازمانی، نداشتن کارکرد حرفه ای وکارشناسی، محدودیت های اعتباری و در نهایت درحاشیه ماندن و سایر دیگر محدودیت ها رو به رو خواهند بود.
بنابراین می توان گفت آموزش روابطعمومی در ایران درحوزه دانشگاهی وکاربردی پاشنه آشیل روابطعمومیها محسوب می گردد، در این راستا لازم است ضمن بازنگری در وضعیت نیروی انسانی در این واحدها با جذب نیروهای متخصص و یا توجه خاص به موضوع آموزش شاغلان این حرفه از طرق مختلف با حضور فعال آنان در همایشها و کارگاههای علمی و آموزشی و یا برگزاری مسابقات کتابخوانی روابطعمومی و ارتباطات برای ایجاد انگیزه به مطالعه کتب این رشته و حتی روی آوردن به آموزش های راه دور و مکاتبه ای برنامه ریزی وتدابیر ویژه ای اندیشیده شود.
چراکه خوشبختانه در یک دهه اخیر شاهد تحول خوبی در عرصه راه اندازی رشته های مستقل روابطعمومی در دانشگاه تا سطح کارشناسی وکارشناسی ارشد، برگزاری رویدادهای علمی و بین المللی و انتشار کتب و نشریات متنوع بوده ایم لذا می توان گفت بستر و زمینه های لازم برای بهره گیری از دانش روز روابطعمومی فراهم است ولی نیاز به کمی انگیزه وتعلق خاطر به علم، فن وهنر روابطعمومی احساس می شود.
لزوم استاندارد سازی آموزش روابطعمومیها
دکتر احمد یحیایی ایله ای مدرس رشته روابطعمومی
با توجه به اینکه آموزش زیر بنای توسعه به شمار می رود، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته استانداردهایی در مورد آموزشهای ضمن خدمت تعریف شده است که به عنوان نمونه هر کارمند باید حدود ۴۰ ساعت آموزش ضمن خدمت داشته باشد و این برای مدیران حدود دو برابر و نیم بیشتر است، یعنی هر مدیر حدود ۱۰۰ ساعت آموزش ضمن خدمت می بیند.
در شرکت های بزرگ دنیا نظیر” جنرال الکتریک ” از هر ۵ روز کاری یک روز برا ی آموزش کارکنان در نظر گرفته شده و این نمونه ها نشانگر اهمیت آموزش ضمن خدمت در شرکتها و موسسات بزرگ دنیاست . اما در کشور ما به دلیل وجود چالشهای ساختاری در حوزه آموزش انگیزه برای یادگیری پایین است و مهمترین دلیل آن خطاهای ساختاری است، به این مفهوم که در اغلب مواقع شاهد هستیم یادگیری و آموزش هیچ نقشی در پیشرفت شغلی کارکنان نداشته و یا حتی ممکن است فردی مدارج و سطوح علمی بالایی را کسب کرده اما در پست سازمانی که قرار می¬گیرد، فردی فاقد تخصص در پست بالادستی وی مشغول به کار شود.
در واقع آموزش سازمانی روابطعمومی در ایران کذب است، به دلایل متعدد، نخست اینکه آموزش های سازمانی تاثیری در پیشرفت شغلی کارکنان ندارد و باعث آموزش گریزی کارکنان شده، دوم اینکه آموزشها به صورت کاربردی نیست و اساتیدی که از بیرون سازمان برای آموزش وارد می شوند اصولاً آشنایی چندان با ساختار سازمانی نداشته و در نتیجه نیازهای سازمان را درک نمی کنند. سوم اینکه اساساً واحدهای آموزش سازمانی به موضوع آموزش اعتقاد و دیدگاه مثبت و جدی نداشته و حتی اگر کارکنانی تمایل به فراگیری بیشتر داشته باشند نیازآنها بدون پاسخ گذاشته می شود و درنهایت آموزش های کلان روابطعمومی بدون آنکه به روز شوند وجود دارد.
البته در طی یکسال گذشته به دلیل بروز بحران کرونا، خوشبختانه با شکلی از آموزش های اجباری در روابطعمومیها مواجه شدیم که حاصل عصر کرونا بود. نظیر آموزش های الکترونیکی در فضاهای دیجیتال، اما هنوز بعد ازیکسال با مشکلاتی مواجه است که آن به دلیل عدم وجود زیرساختها و پلتفرمها بوده و همچنین عدم آشنایی اساتید و شاگردان با موضوع آموزش آنلاین و چگونگی حضور و مشارکت و تعامل در کلاس و…که آماده نبودن سیستم باعث بازدارندگی در مراحل این نوع آموزشها شده است.
تا زمانی که ساختارهای سازمانی بر مبنای ارتقای شغلی و یادگیری نباشد وضعیت آموزش در روابطعمومی در مسیر توسعه قرارنمی گیرد و اگر کارکنان با فراگیری و آموزش در جهت ارتقای شغلی قرار بگیرند و تخصصگرایی اصل و محور گزینش افراد و مدیران باشد انگیزه برای سایر افراد در جهت فراگیری بیشتر شده و همچنین مانع سرخوردگی کارکنان می شود.آموزش های روابطعمومی باید عملیاتی و کاربردی باشد و از طریق انجمن ها و موسسات و دانشگاهها ارائه شود.
|
دیدگاهتان را بنویسید