شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)– دکتر باقر ساروخانی استاد جامعهشناسی ارتباطات در رابطه با مقوله سواد ابزاری گفت: جامعه امروز ایران یک جامعه بدیع است، در سی یا چهل سال اخیر تحولات تکنولوژیکی را تجربه کردهایم که در تاریخ بینظیر است.
مدیر گروه جامعه شناسی دکتری تخصصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در گفت و گو با خبرنگار سیناپرس با بیان اینکه در خلال دهههای اخیر ما زمان بسیار پرتحرکی را داشتیم و در همه زمینهها عمیقترین دگرگونیهای تاریخی را تجربه کردهایم، گفت: به خانواده ایرانی نگاه کنید. قرنها خانواده مشخصی داشتیم؛ مردسالاری قوانین خاص خود را حاکم کرده بود و خانواده تحت تأثیر همین قوانین اداره میشد. بنابراین جامعه نسبتاً پایداری وجود داشت ولی امروز شاهدیم تمام این سنتها تغییر کرده است.
وی ادامه داد: بنابراین می توان گفت ما عمیقترین دگرگونیها را تجربه کرده و میکنیم. میخواهم بگویم آهنگ تغییرات و التهاب زمان و تولید جهانهای دیگر، سرعت گرفته است. من نمیگویم یک جهان، بلکه میگویم چندین جهان، زیرا ما در هر برههای از حرکت، جهان دیگری را تجربه میکنیم و واقعیت دیگری در برابر ما بروز میکند.
ساروخانی تصریح کرد: طبیعتاً در چنین جامعهای که تغییرات عمیق و وسیعی را در همه زمینهها تجربه میکند، آینده ثابت نیست. جوانی که در جامعه سنتی ما زندگی میکرد وضعیت متفاوتی نسبت به جوان امروزی دارد. اکنون تحصیلات اندک و مشخص برای یک فرد راه به جایی نمی برد.
وی عنوان کرد: خانم مارگارت میل کتابی نوشته تحت عنوان «بلوغ در ساموآ» که به فارسی هم ترجمه شده است. او در این کتاب، یک جامعه سنتی آرام را به تصویر کشیده است. جوانان آمریکایی که این کتاب را میخواندند، حسرت چنین جامعهای را میخوردند، زیرا جامعهای بود که در آن حرکت بطئی بود، دیروز، امروز و فردا به هم میپیوستند. بنابراین جوان میدانست فردایش چه خواهد شد، سنتها برایشان دورانهای خاصی را تعبیه کرده بودند و از همان مسیر هم عبور میکرد. حالا اینطور نیست. انسان خودساخته است، مسیر مشخصی وجود ندارد و باید با دستان خودش آینده را بسازد.
وی پیرامون این موضوع که برخی معتقدند والدین برای کنترل فرزندانشان در این جامعه مدرن باید آموزش ببینند و سطح سواد ابزاری خود را بالا ببرند، گفت: من از اینکه جامعه، تکنولوژی جدید را بپذیرد، هیچ ابائی ندارم، ولی میگویم این تکنولوژی وارداتی اگر فرهنگ خودش را نداشته باشد، به بلای تازهای تبدیل میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: سالهای ابتدایی دهه ۵۰ بود که در حوزه کودک و رسانه جمعی کار میکردم، متوجه شدم تلویزیون سهم بسیار وسیعی در تعیین اندیشهها، جابه جایی افکار و تاثیرگذاری بر اذهان انسانها دارد. در آن زمان در دو جلد کتابی نوشتم که آن موقع چاپ شد و اعلام کردم که تلویزیون فضای فراغتی انسانها را تسخیر خواهد کرد. امروزه بیش از چهار دهه از آن تحقیقات میگذرد و می بینیم تلویزیون رقبای بسیاری از جمله شبکه های اجتماعی و ابزارهای نوین پیدا کرده است که مخاطب برای استفاده صحیح از هرکدام از آنها نیازمند شناخت ویژه ای است.
وی ادامه داد: در رابطه با آموزش مفهومی به نام سواد ابزاری هم می توان از خود ابزار به ویژه تلویزیون استفاده کرد. در مرحله اول باید برنامهریزی کنیم و ببینیم برای چه کسانی میخواهیم برنامه پخش کنیم زیرا زبان تلویزیون برای کودک، نوجوان، سالمند، بزرگسال، روستایی و شهری متفاوت است بنابراین ما باید به زبان مخاطبان آنان را آموزش دهیم. با زبانی برنامه تولید کنیم که مردم بفهمند، به دلشان بنشیند، درک کنند و در نهایت آنچه را که در نظر داریم یاد بگیرند.
ساروخانی ضمن ارائه راهکار پیرامون این موضوع به ورود آموزش سواد ابزاری به سبک زندگی افراد اشاره کرده و افزود: ما باید از الگوها، از قهرمانان حتی کسانی که تاثیرگذار هستند، استفاده کنیم. آنها باید تجربه خود را در اختیار دیگران قرار دهند. مهم این است که ما بتوانیم سبک زندگی سالمی را تولید کنیم که قطعا از آنها قهرمان، دانشمند و هنرمند بزرگ بیرون بیاید. سبک زندگی اگر سالم نباشد هیچ انسان سالمی نخواهیم داشت.
گفتگو: هانیه حقیقی/ سیناپر
|
دیدگاهتان را بنویسید