شارا- هر موج جدید در توسعه تکونولوژیهای ارتباطی سبب میشود که امید به دموکراتیکتر شدن ارتباطات اجتماعی تقویت شود. «سوداگران ارتباطات» از چنین موقعیتهایی بهره میبرند تا به تبلیغ کالاهای فنی خود بپردازند. به ادعای آنان ابزارهای شان موجب تحولات عمیق اجتماعی خواهد شد. چنین است که واژه «تأثیر متقابل کاربر» به هر مناسبتی در سخنرانیهایی که تاجران و سیاستمداران درباره «بزرگراههای الکترونیکی اطلاعات» آینده ایراد میکنند به کار میرود. این استعارهها اسطوره فنی- فرهنگی جدیدی را انتشار میدهند: اسطوره «جامعه ارتباطات» در مقیاس جهانی.
اصطلاح تأثیر متقابل کاربر- بیآنکه هیچگاه دقیقاً تعریف شده باشد- با چنان سهولتی به انواع وسایل ارتباط جمعی اطلاق میشود که این تصور را بر میانگیزد که این اصطلاح نه برای توصیف این تکنولوژیها بلکه برای افزایش جذابیت تجاری آنها به کار میرود. بنابراین بین میزان «تأثیر متقابل» یک ابزار فنی ارتباطی و میزان دموکراتیک شدن وسایل ارتباط جمعی لزوماً رابطهای وجود ندارد. هنگامی، یک سیستم «همگانی، دوسویه و همراه با تأثیر متقابل» توصیف شود باید از خود پرسید این صفات چگونه جامعه عمل خواهد پوشید: چه کسی از این دستگاه استفاده خواهد کرد؟ با چه کسی ارتباط خواهد گرفت؟ و ارتباط در چه زمینهای خواهد بود؟
وانگهی همگانی بودن یک سیستم لزوماً به معنای تأثیر متقابل کاربر نیست. ممکن است این همگانی بودن متصدیان یک مؤسسه را قادر سازد اطلاعات و کالاهای مورد درخواست هر یک از مشترکین را به آنها برسانند، اما بدان معنا نیست که مؤسسان سیستم آن را به وسایل فنی لازم برای ارتباط کاربران با یکدیگر (ارتباط افقی) مجهز کردهاند. تأثیر متقابل در توزیع کابلی تاکنون به شیوه جدیدی از گزینش کالاها و خدمات محدود بوده است و مبادله عمودی دادههای دریافتی و ارسالی همچنان نامتعادل باقی مانده است.
برای استفاده دموکراتیک از یک سیستم ارتباطی به غیر از تأثیر متقابل شرایط دیگری نیز باید تأمین شود: تعادل کامل و فوری در کلیه مبادلات، تعدد دیدگاهها، ایجاد روابط مستقیم بین کلیه طرفهای ارسالکننده و دریافتکننده، تمرکززدایی مدارهای اطلاعاتی، احترام به آزادی بیان و زندگی خصوصی.
چالشی برای جامعه مدنی
پیشرفتهای تازه فنی را باید با توجه به نیازها، منافع و ارزشهای کاربران مورد ارزیابی انتقادی قرار داد.
پیش زمینه فنی یک ابزار ارتباطی چندان مهم نیست. آنچه واقعاً حایز اهمیت است امکان دسترسی به این ابزار است. این ویژگی اخیر است که موجب تبادل مبادلات میگردد و هر کاربر را قادر میسازد در صورت تمایل به تغذیه اطلاعات شبکه بپردازد.
اگر سیستم ارتباطی به دلیل در دسترس نبودن یا نقش نامناسب اجتماعی جنبه انحصاری پیدا کند نمیتوان آن را سیستمی واقعاً دموکراتیک به شمار آورد. اگر ساختار آن بسته و عمودی باشد احتمالاً کارکرد آن فقط به نفع چند تن متصدی مجاز منحصر خواهد شد.
ممکن است «بزرگراههای اطلاعاتی» که امروزه در حال شکل گرفتن هستند تنها به ارائه شیوههایی جدید در تحویل و توزیع کالاها منجر شوند: خرده فروشی از روی کاتولوپ پخش برنامههای درخواستی ویدئویی، سرگرمیهای الکترونیکی، خدمات بانکی، بازیهای ویدئویی، بختآزمایی و غیره. شبکههای جدید (مانند خرید از طریق کابلهای تلویزیونی teleshopping) به مراکز توزیع الکترونیکی در خانهها بدل خواهد شد که تحت نفوذ کامل برخی بخشهای خصوصی قرار خواهند داشت. در چنان شرایطی تأثیر متقابل کاربر به شیوههایی پیشرفته برای «گزینش» محدود خواهد شد که امکان گزینش از بین گزینههای متعدد و از پیش تعیین شده تجاری را فراهم میکند.
اما این امکان نیز وجود دارد که بزرگراههای اطلاعاتی شبکههای واقعی ارتباطی را به نحوی که قبلاً در شبکه اینترنت عملی شده است در اختیار ما بگذارد. در این صورت تأثیر متقابل کاربر با ایجاد تناوب در نقشهای ارسالکنندگان و دریافتکنندگان موجب خواهد شد که دیدگاههای مختلف از آزادی بیان برخوردار شوند. این تعریف سیاسی- اجتماعی از تأثیر متقابل کاربر بر نظریهای مشارکتی و مساوات طلبانه درباره ارتباطات بنا شده است که به کلیه افراد و گروههای اجتماعی طرد شده از الگوهای حاکم رسانهای امکان خواهد داد مطابق با نیازهای واقعی ارتباطی خود به تدوین و انتشار پیامها بپردازند.
اینترنت محصول پیوندهای متعدد است. این شبکه که ابتدا برای مقاصد نظامی و سپس برای استفاده برخی نهادها به کار میرفت سرانجام پس از طی یک روند اجتماعی شدن به شکل امروزی در آمد. اما متأسفانه اینترنت اینک تاجران را به سوی خود جلب کرده است، فروشگاههای بزرگ مجازی (Virtual) در آن پدیدار شدهاند. این وضعیت جریان «آزاد شدن» رادیو و تلویزیون در اروپا را مخصوصاً در فرانسه و ایتالیا در اواخر دهه ۱۹۷۰ به خاطر میآورد که سرانجام به ایجاد شرکتهای خصوصی رادیو تلویزیونی منتهی شد. در آن زمان حرکت اعتراضی جنبشهای اجتماعی که برای قطع وابستگی رسانهها به دولت و بازار آغاز شده بود، به دلیل خصوصیسازی ارتباطات، به نحوی تناقضآمیز تجاری شدن رسانهها را در پی داشت.
دو برداشت متضاد
بنابراین بین دو برداشت متضاد از تأثیر متقابل – «گزینشگری» و «تبادل»- کشاکشی به وجود آمده است که بازتاب دو دیدگاه متفاوت از دموکراتیک کردن رسانههاست. در یک سو مشترکین شیفته جهانی تجاری قرار دارند. نقش تأثیر متقابل در این دیدگاه صرفاً یک نقش ابزاری است و اساس آن بر مصرف استوار شده است. در سوی دیگر نظریه بازپسگیری رسانهها قرار دارد که بر تعدد و تعادل در مبادلات، مشارکت و حق تصمیمگیری گسترده دریافتکنندگان رسانههای اجتماعی استوار است.
سیطره فعلی دیدگاه مبتنی بر جنبههای فنی و مصرفی در ارتباطات قطعاً از برداشتی ویژه از دموکراسی ناشی میشود که تابع منطق بازار است و جهتگیری آن به وضوح تضعیف بخش خدمات عمومی است. به این ترتیب تکنولوژیهای تأثیر متقابل همچنان به مشارکت اجتماعی دروغین خود ادامه خواهند داد، مگر آن که بسیجی عمومی برای ایجاد رسانههایی قابل دسترستر، عادلانهتر و واقعاً دموکراتیک صورت گیرد.
میشل سنکال (M.Senecal) اهل کبک، استاد و محق در تله اونیورسیته
(Tele-universite) در دانشگاه کبک است. او مؤلف اثری به نام راه جایگزین در جستجوی هویت خود است. این اثر در یک کتاب گروهی به نام ویدئو و دموکراسی تحت نظارت «نانسی تد» و «آلن آمبروزی» انتشار یافته است. (انتشارات سیرو، پاریس ۱۹۹۲).
تازهترین کتاب وی با عنوان زیر در سال جاری منتشر خواهد شد:
Une democratie du paradoxe, logiques d’acteurs et democratization de l’espace mediatique.
|
دیدگاهتان را بنویسید