شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی ایران (شارا)–|| روابطعمومی، بازاریابی یا تبلیغات نیست، اما میتواند در بازاریابی گنجانده شود. واقعیت این است که رابطه میان روابط عمومی و بازاریابی مانند رابطه میان بازی سه بعدی شطرنج و چکرز است. یک برنامه روابط عمومی که از طراحی خوب برخوردار باشد، در هر شاغولی دشوار است، و در دنیای تبلیغات آنلاین، این دشواری با فرصتی به اندازه یک فنجان چای ترکیب شده است.
بدین دلیل است که بسیاری از شرکتهای بزرگ شکست میخورند و بسیاری از آژانسهای کوچک نتایج خوبی به دست میآورند. علت این امر رلودکس (فایلی که شامل اسامی، نشانی و شماره تلفنهاست) هر شرکت نیست. بلکه باید دانست که کل اکوسیستم در هر مقطع زمانی چگونه رفتار میکند. صنعت تبلیغات آنلاین بسیار پویا و پیچیده است، با شخصیتهای برجستهای که در رأس آن کنترل امور را به دست گرفتهاند.
در صورتی که در خارج ایستادهاید، همگام بودن با همه چیز دشوار است، و اگر کسی از جانب شما با رسانهها گفتگو کند، بهتر است کسی باشد که بتواند درباره کل اکوسیستم صنعت ما صحبت کند، نه فقط شرکت شما.
در طول چند ماه گذشته، یک نظرسنجی از کسانی که کسب و کار ما را در تعدادی از نشریات صنعتی و تجاری پوشش دادند به عمل آوردم که شامل وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز، ادورتایزینگ ایج، اَد ویک، آی.مدیا کانکشن، مدیاپست، و … بودند. قصد ندارم بگویم که هر یک از افراد چه نظری داشتهاند اما نظرات آنها درباره تلاشهای تعاملی روابط عمومی بیش از آنچه فکر میکردم اطلاعات در اختیار ما قرار داد.
۱- «آنچه کارگزاران روابط عمومی باید بدانند این است که دوره اطلاعیه رسمی دیگر گذشته است. اطلاعیه رسمی در واقع مدتهاست که مرده است.»
۲- «من روزانه بیش از ۵۰۰ خبر را با پست الکترونیکی دریافت میکنم، و پست الکترونیکی خود را طوری تنظیم کردهام که در پایان روز کاری صندوق آن خالی شود. بنابراین اگر تا آن زمان به شما پاسخ ندهم، دیگر این کار را نخواهم کرد. چرا درک این مطلب برای روابط عمومیها تا این اندازه مشکل است؟
۳- «اگر اطلاعیه رسمی که برای من ارسال میکنید، تاریخ همان روز را داشته باشد، تنها پیامی که برای من دارد این است که احتمالاً فکر نکردید آن اطلاعیه برای من اهمیتی داشته باشد.»
۴- «چرا در نامههای گیرای خود از عبارت «پیشرو صنعت» استفاده میکنید؟ آیا این کار به آنان احساس بهتری میدهد یا چیز دیگری است؟»
۵- «درباره مشتریان خود چیزی به من نگویید. برای من از بخش صنعت آنها بگویید. من برای تولید یک خبر نیازمند داده هستم نه افسانه.»
۶- «آنچه من نیاز دارم اطلاعات درباره چگونگی بهرهگیری نامهای تجاری از فنآوری برای دست یافتن به مشتریان و مصرفکنندگان است. این تمام چیزی است که نیاز دارم. هر چند دیگر زائد است.»
روابط عمومی- به ویژه روابط عمومی حاصل از رسانه- حرفه ایست که شاید بیشترین سوءتفاهم درباره آن وجود داشته باشد. تنها با توجه به صنعت تعاملی رسانه، میبینیم که صدها شرکت روابط عمومی و مشاور مستقل در تلاش بیوقفه برای مطرح ساختن محصولات و خدمات مشتریان خود هستند. خوب چطور میتوانید یکی را در مقایسه با دیگری ارزیابی کنید؟ و زمانی که پول میپردازید، چطور میتوانید مطمئن باشید که آنها وظایف خود را به درستی انجام میدهند؟
من نظرات سردبیران فوق را شمارهبندی کردم، چرا که از سادهترین تاکتیک گرفته تا پیچیدهترین استراتژی آنها، میتواند بسیار روشنگر باشد. اجازه دهید تا به هر یک جداگانه پاسخ گوییم و به خاطر داشته باشیم که برخی از این توصیهها برای کارگزاران روابط عمومی و برخی دیگر برای مشتریان احتمالی شرکتهای روابط عمومی ارائه شده است.
۱- اطلاعیه رسمی مرده است. اگر شرکتی که انتخاب کردهاید، توانایی تنظیم یک اطلاعیه رسمی خوب را دارد، خوشا به حالش. این امر زمانی حائز اهمیت است که شما یک شرکت تجاری عام با قوانین فدرال که بر افشاءگری تأکید دارد باشید. تمام شرکتهایی که در نزدیکی ما قرار دارند، به استثنای تعداد اندکی، همگی خصوصی هستند و بیش از ۹۰ درصد از اخباری که هر روز در نشریات تجاری میخوانید هیچ ارتباطی با اطلاعیه رسمی ندارند.
تمام چیزی که یک اطلاعیه رسمی تولید میکند، ابزار تبلیغاتی برای گروه فروش و وب سایت شماست. اگر یک خبرنگار فکر کند که شما اطلاعیه را به جای دیگری نیز میفرستید، برای شما زیانآور خواهد بود. اگر شرکت یا بخش روابط عمومی شما به یک اطلاعیه رسمی نیاز دارد تا افکار شما را سازماندهی کرده در قالب یک خبر درآورد، اطلاعات مورد نیاز خود درباره «چه کسی، چه چیزی، کجا، کی، و چرا» را از خلاصه اطلاعیه بردارید و به صورت یک اطلاعیه پندآمیز درآورید و به صورت سفارشی برای هر یک از خبرنگاران ارسال کنید.
مشتریان، از شرکت روابط عمومی خود بپرسید که اخبار شمار را به چه صورتی برای دیگران ارسال میکنند، به چه کسانی ارسال میکنند. از آنها بپرسید که آیا از گوگل نیوز برای دانستن علائق خبرنگارانی که برایشان اخبار ارسال میکنند استفاده میکنند. کسی چه میداند، شاید آنها تنها وقت خبرنگارانی را که برای کسب و کار شما اهمیت دارند تلف میکنند، و شاید به نام شما برای آنها هرزنامه (spam) ارسال میکنند.
۲- اسب مرده را هی نکنید. اگر شرکت شما پاسخی از یک خبرنگار دریافت نکرد، شاید بدین دلیل باشد که خبر شما برای خبرنگار مورد نظر جذاب نبوده یا او خبر را مرتبط به خود نیافته است. خبرنگاران هر روزه با اخبار بسیاری بمباران میشوند. همه ما تعداد زیادی پست الکترونیکی دریافت میکنیم، اما در صورتی که متخصص یا شرکت روابط عمومی شما مرتب پس زده میشود، به جای فشار بیشتر، شانس خود را در جای دیگری امتحان کنید.
اگر نمیتوانید خبر خود را در یک نشریه خاص منتشر کنید، بلاگ دیگری مانند Tech Crunch، یا منبع دست دوم تأثیرگذار دیگری را امتحان کنید. هنگامی که موفق شدید، میتوانید از آن برای پوشش خبری در جای دیگری استفاده کنید.
۳- به زمانبندی خبرنگاران توجه داشته باشید. اگر شما هفت خبر ۳۵۰ کلمهای برای امروز داشته باشید، روزانه بیش از ۳۰۰ پست الکترونیکی دریافت کنید، و اطلاعیه رسمی از یک شرکت روابط عمومی دریافت کرده باشید که پایان مهلت آن همین امروز است، آیا حتی زحمت خواندن آن را به خود میدهید؟
در این باره بیاندیشید؛ اولین وظیفه هر شرکت روابط عمومی برقراری ارتباط و اطلاعرسانی درباره نام تجاری مورد نظر خود در میان نگهبانان رسانهها به خصوص سردبیران باشد و به جای سهولت تنها کار آنها را دشوارتر کند، طبیعی است که از تلاش خود نتیجهای نخواهد گرفت، صرفنظر از این که چقدر قدرتمند باشد.
۴- لطفاً اشتیاق کاذب ایجاد نکنید. متخصص معتبر روابط عمومی جرج سیمپسون، به عنوان یک دوست، به من گفت «به شرکت روابط عمومی خود اجازه نده و آنان را تشویق نکن تا اطلاعیههایی مملو از عبارات پر زرق و برق بازاریابی بنویسند. میدانی منظورم چیست؟ عباراتی مانند «پیشرو صنعت»، «آغازگر یک روند»، و «نقطه عطف» که هیچ کس خریدارشان نیست. اگر جملهای را با عبارت «در آخر» شروع کردند، بلافاصله اخراجشان کند. اگر در جایی از نوشته خود از علامت تعجب استفاده کردند، حق قرارداد آنها را به نصف کاهش ده.»
اطلاعرسانی معتبر با خبر صورت میگیرد که بهتر است بر پایه حقایق باشد. عبارات اغراقآمیز همانند پرچم قرمزی برای خبرنگاران است. یافتن کسی که اخبار ما را پوشش دهد به خودی خود دشوار است چه رسد به این که مدلهای تجاری بیزنسی ما را نیز درک کند.
۵- خبرنگاران را در تولید خبر یاری کنید. خبرنگاران به ندرت حاضر میشوند تا خبر ویژهای را در مورد یک شرکت خاص پوشش دهند و زمانی که این کار را انجام میدهند معمولاً بدین دلیل است که آن شرکت واحد جدیدی را تعریف کرده است یا یک واحد قدیمی را با دیدگاه جدیدی مدیریت میکند.
اگر واقعاً قصد دارید که وارد کار بازاریابی از طریق رسانه شوید، سعی کنید تا گاهی به اعتبار و ارزش یک سردبیر یا خبرنگار بیافزایید. از آنان درباره یک پوشش خبری در گذشته بپرسید، چیزی که با کار شما مرتبط نباشد. از آنها بیاموزید و ببینید که آیا اجازه نزدیکی بیشتر به شما میدهند تا از شما بیاموزند. برای این کار نیاز ندارید که دائماً تبلیغات کنید. بلکه باید بیشتر مطالعه کنید و در واحدهای صنعتی هوشمند شوید. به آن پیچیدگی که به نظر میرسد نیست. اما به هر حال، مستلزم تلاش بسیار است.
۶- برای فروش به مطبوعات تکیه نکنید. این پاسخ مورد علاقه من است و ضروریترین عامل از زبان یکی از معتبرترین سردبیران صنعت ماست. این جمله را به همراه شکایات بیشتر، هر روز میشنوم.
فکر میکنید که شرکت شما به ارزش و اعتبار اکوسیستم واحد شما میافزاید؟ یا تنها خواستار فشار برای رسیدن به فروش هستید؟ اگر پاسخ شما مورد اول است، اطلاعرسانی خود را در آن راستا انجام دهید؛ و اگر مورد دوم است، به فکر خرید تبلیغات باشید. روابط عمومی معنادار نیازمند چیزی بیش از این است.
روابط عمومی معنادار برای فضای ما نیازمند زمان و تلاشی بیش از هر یک از شاخههای بازاریابی است. اگر قصد استخدام یک شرکت روابط عمومی را دارید، کاری را انجام دهید که بهترینهای این عرصه به شما توصیه میکنند. ببینید آنها چه کسی را برای استخدام به شما پیشنهاد میکنند. شاید متعجب شوید و شاید هم نه. اما دست کم خواهید دانست که تماسهای تلفنی و پستهای الکترونیکی چه کسانی شانس بیشتری برای دریافت پاسخ دارد.
زمانی که این تماسها به اهداف شما دست یابد، بهتر است مشغول شوید، زیرا این تنها شروع کار است. دریافت پاسخ از یک خبرنگار به اندازه کافی دشوار است. اما در مقایسه با رسیدن پیام مشتری به گروههای ذینفع آسان مینماید. از متخصصین روابط عمومی خود بپرسید که چگونه پیام شما را به گروههای ذینفع خواهند رساند و اگر ندانستند گروه ذینفع چیست، راه خروجی را به آنها نشان دهید.
منبع: فصلنامه کارگزار روابط عمومی
|
دیدگاهتان را بنویسید